داریوش سهرابی

داریوش سهرابی

عشقِ بزرگ، در شعرهای کوچک!
داریوش سهرابی

داریوش سهرابی

عشقِ بزرگ، در شعرهای کوچک!

ژاکتی از عشق


دست هایت را،
با دست هایم گره بزن...

ژاکتی از عشق ببافیم!



داریوش سهرابی

رفت..

چمدانش را بست
به راه افتاد
و از پنجره ی اتوبوس،
دست تکان داد
رفت

رفت
رفت
و دنیای من
به همین ساده گی زیر و رو شد
و من به همین ساده گی مردم!


داریوش سهرابی

گلی شکفته روی لب هات

روسری را می کشی روی موهات
شبی را پنهان کرده ای
لای تکه ای

تلو تلو می خندی
گلی شکفته روی لب هات

با لباس گلدار؛
در برف که قدم می زنی
بهاری را به دهکده پخش کرده ای!

داریوش سهرابی

برای تو

با زبان بوسه

 یک دنیا حرف دارم برای تو!

داریوش سهرابی

رقص گیسوان تو

بادها پریشان می شوند
وقتی روسری ات را
میبندی!
گیسوانت را
رها کن

بادها به رقص گیسوان تو،
و من از حسادت به خودم پیچیدن،
خو گرفته ایم!

‎داریوش سهرابی‎'s photo.

لب های تو

‎داریوش سهرابی‎'s photo.
الکل، نه
لب های تو،
دلیل بیخودی ست!

داریوش سهرابی